مانيماني، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

پسر گلم ماني

شيطوني

ماني جون الان حدود 50 لغت انگليسي رو ميدونه و كلي شعر بلد شده فقط خيلي شيطوني ميكنه و اروم و قرار نداره شبها كه ميرم خونه بايد كلي كشتي بگيريم تا راضي بشه
6 آذر 1393

مهد ماني

بعد از يك دوره جستجوي نفس گير بلاخره يه مهد قابل اطمينان پيدا كرديم و ماني جون رو حدود 2 ماهه كه اونجا ميبريم خدا رو شكر هم ماني راضي هست هم ما(مهد ديبا)
10 تير 1392

از شير گرفتن ماني جون

چند وقتيه كه تو فكر از شير گرفتن ماني هستيم ولي مامانش دلش نمياد تا اينكه 2 روز پيش تصميم گرفتيم اين كارو بكنيم شب اول كمي بهونه گرفت ولي خدا رو شكر خيلي سخت نبود ديشب هم كه راحت خوابيد اميد وارم بزودي از سرش بيفته.
3 بهمن 1391

اداي كلمات

ماني جون الان يك سال و هفت ماه و بيست و چهار روزه كه با ماست امروز متوجه شدم كه با صحبت كردن من و بدون اشاره متوجه ميشه كه چيكار كنه خودش هم كلمات رو با يه لهجه خيلي دوست داشتني ادا ميكنه و منظورشو كامل ميرسونه درضمن حدود يك ماهه كه داره مهد كودك ميره
19 مهر 1391

13.5 ماهگي

ماني الان 13.5 ماهشه كم كم منظورشو با اشاره دست و سرو صدا كردن ميرسونه . با اشاره به اشيائ ميتونه اونهارو بياره. اعضاي صورتشو داره ميشناسه و نشون ميده.  
15 فروردين 1391

راه رفتن 2

پسر بانمكمون چند روزه بدون كمك چند قدم برميداره كم كم داره راه رفتن به تنهايي رو تجربه ميكنه.
18 بهمن 1390